تمرینات کاردرمانی در سکته مغزی از چه زمان موثرتر خواهد بود؟ کاردرمانی یک بخش مهم و حیاتی در فرآیند توانبخشی برای افرادی است که دچار سکته مغزی شده اند. هدف اولیه کاردرمانی برای بیماران سکته مغزی این است که به بیماران کمک کند تا توانایی خود را برای انجام فعالیت های روزانه و بهبود کیفیت زندگی خود بازیابی کنند. اثربخشی تمرینات کاردرمانی در سکته مغزی به عوامل مختلفی از جمله زمان مداخله، نوع تمرینات، شدت و مدت درمان، انگیزه بیمار و ادغام یک رویکرد چند رشته ای بستگی دارد. این مقاله به بررسی این عوامل میپردازد تا درک جامعی از اینکه چه زمانی و چگونه تمرین های کاردرمانی میتواند برای بیماران سکته مغزی مؤثرتر باشد، ارائه میکند.
بیشتر بخوانید : توانبخشی پس از سکته مغزی
سکته مغزی چیست؟
سکته مغزی یک وضعیت پزشکی است که زمانی رخ می دهد که خون رسانی به بخشی از مغز قطع یا کاهش می یابد و از دریافت اکسیژن و مواد مغذی کافی بافت مغز جلوگیری می کند. این می تواند باعث شود سلول های مغز در عرض چند دقیقه شروع به مردن کنند. دو نوع اصلی سکته مغزی وجود دارد:
سکته مغزی ایسکمیک: این شایع ترین نوع است و زمانی رخ می دهد که یک لخته خون شریان منتهی به مغز را مسدود یا باریک کند. لختهها اغلب در شریانهایی که در اثر آترواسکلروز آسیب دیدهاند (تجمع رسوبات چربی) تشکیل میشوند.
سکته هموراژیک: این اتفاق زمانی رخ می دهد که یک رگ خونی در مغز می ترکد و منجر به خونریزی در داخل یا اطراف مغز می شود. این می تواند ناشی از شرایطی مانند فشار خون بالا، آنوریسم یا آسیب سر باشد.
علائم سکته مغزی می تواند شامل بی حسی یا ضعف ناگهانی در صورت، بازو یا پا، به ویژه در یک طرف بدن باشد. گیجی؛ مشکل در صحبت کردن یا درک گفتار؛ مشکل در دیدن یک یا هر دو چشم؛ مشکل در راه رفتن؛ سرگیجه؛ از دست دادن تعادل یا هماهنگی؛ و سردرد شدید بدون علت شناخته شده.
سکته مغزی یک اورژانس پزشکی است که نیاز به توجه فوری دارد. درمان سریع بسیار مهم است و می تواند به طور قابل توجهی شانس بهبودی را بهبود بخشد و خطر ناتوانی طولانی مدت را کاهش دهد. گزینه های درمانی بسته به نوع سکته مغزی متفاوت است و ممکن است شامل دارو، جراحی یا درمان های توانبخشی مانند فیزیوتراپی سکته مغزی ، کاردرمانی سکته مغزی و گفتاردرمانی سکته مغزی باشد.
تمرینات کاردرمانی در سکته مغزی از چه زمان موثرتر خواهد بود؟
زمان مداخلات کاردرمانی پس از سکته مغزی در تعیین اثربخشی آنها بسیار مهم است. به طور کلی، مداخلات اولیه با نتایج بهتر درمانی و توانبخشی همراه است. مغز پس از سکته مغزی دارای یک دوره انعطاف پذیری افزایش یافته است که به عنوان “دوره بحرانی” شناخته می شود، که در طی آن بیشتر پذیرای درمان های توانبخشی است.
فاز حاد (0-7 روز پس از سکته مغزی):
شروع درمان: شروع تمرینات کاردرمان در مرحله حاد می تواند از عوارضی مانند سفتی مفاصل، انقباضات عضلانی و زخم های فشاری جلوگیری کند. حرکت زودهنگام همچنین می تواند به کاهش خطر ترومبوز ورید عمقی و ذات الریه کمک کند.
نوروپلاستیسیته: در مرحله حاد، مغز به طور خود به خود بهبود می یابد. درگیر شدن در تمرینات کاردرمانی در این دوره میتواند فرآیندهای بازیابی طبیعی مغز را برای ارتقای عملکرد تقویت کند.
فاز تحت حاد (7 روز تا 6 ماه پس از سکته مغزی):
اوج نوروپلاستیسیته: این مرحله با اوج نوروپلاستیسیته مشخص می شود و آن را به زمان مناسبی برای تمرینات فشرده کاردرمانی تبدیل می کند. توانایی مغز برای سازماندهی مجدد و ایجاد اتصالات عصبی جدید در بالاترین حد خود است.
دستاوردهای عملکردی: تمرینات کاردرمانی در این مرحله می تواند به بهبود قابل توجهی در عملکرد حرکتی، توانایی های شناختی و توانایی انجام فعالیت های روزانه منجر شود. درمانگران اغلب بر روی آموزش تکلیف خاص تمرکز می کنند تا نتایج عملکردی را افزایش دهند.
فاز مزمن (بیش از 6 ماه پس از سکته مغزی):
توانبخشی پایدار: در حالی که نوروپلاستیسیته کاهش می یابد، به طور کامل متوقف نمی شود. هدف تمرینات کاردرمانی در فاز مزمن حفظ و افزایش دستاوردهای به دست آمده در مراحل قبلی است.
مدیریت طولانی مدت: درمان مداوم می تواند به مدیریت اسپاسم، جلوگیری از عوارض ثانویه و سازگاری با تغییرات عملکردی طولانی مدت کمک کند. درمانگران ممکن است از تکنیک ها و ابزارهای تطبیقی برای کمک به فعالیت های روزانه استفاده کنند.
انواع تمرینات کاردرمانی در سکته مغزی
نوع تمرینات تجویز شده می تواند تأثیر قابل توجهی بر اثربخشی توانبخشی داشته باشد. این تمرینات اغلب برای رفع کمبودها و نیازهای خاص بازمانده سکته مغزی طراحی می شوند.
آموزش مهارت های حرکتی:
آموزش ویژه وظایف: درگیر شدن در تمرینات تکراری فعالیت های روزانه (مانند لباس پوشیدن، آشپزی) به تقویت مسیرهای عصبی لازم برای این وظایف کمک می کند. نشان داده شده است که تمرینات تکلیفی برای بهبود نتایج عملکردی موثرتر از تمرینات عمومی است.
درمان حرکتی ناشی از محدودیت (CIMT): این رویکرد شامل محدود کردن استفاده از اندام آسیبدیده برای تشویق استفاده از اندام آسیبدیده و در نتیجه بهبود حرکتی است.
یکپارچگی حسی:
آموزش مجدد حسی: بازماندگان سکته مغزی اغلب دچار نقص حسی می شوند. تمرینات بازآموزی حسی با هدف بهبود ادراک لامسه و حس عمقی انجام می شود که برای حرکت هماهنگ و عملکرد عملکردی بسیار مهم هستند.
توانبخشی شناختی:
آموزش حافظه و توجه: تمرینات شناختی برای تقویت حافظه، توجه و مهارت های حل مسئله طراحی شده اند. این می تواند شامل فعالیت هایی مانند پازل، بازی های حافظه و برنامه های آموزشی شناختی مبتنی بر رایانه باشد.
آموزش عملکرد اجرایی: بهبود عملکردهای اجرایی مانند برنامه ریزی، سازماندهی و تصمیم گیری برای بازیابی استقلال در فعالیت های روزانه ضروری است.
تمرینات قدرتی و استقامتی:
تمرینات مقاومتی: ایجاد قدرت عضلانی از طریق تمرینات مقاومتی می تواند تحرک کلی و توانایی انجام کارهای روزانه را بهبود بخشد.
تمرینات هوازی: ترکیب تمرینات هوازی به بهبود سلامت قلبی عروقی، استقامت و آمادگی جسمانی کلی کمک می کند.
آموزش عملکردی:
تکنیک های تطبیقی: یادگیری روش های جدید برای انجام وظایف یا استفاده از تجهیزات تطبیقی می تواند به بازماندگان سکته کمک کند تا مستقل تر شوند.
اصلاحات محیط خانه: کاردرمانگران اغلب تغییراتی را در محیط خانه برای بهبود ایمنی و دسترسی توصیه می کنند، که می تواند اثربخشی تمرینات OT را افزایش دهد.