آفازی و نقش گفتاردرمانی در درمان آن

  1. خانه
  2. مقالات آموزشی
  3. آفازی و نقش گفتاردرمانی در درمان آن
آفازی

آفازی یک اختلال پیچیده زبانی و شناختی است که توانایی فرد در برقراری ارتباط مؤثر از طریق صحبت کردن، نوشتن، درک گفتار و خواندن را مختل می‌کند. این وضعیت معمولاً به‌دنبال آسیب به مغز، به‌ویژه نواحی زبانی نیم‌کره چپ مغز رخ می‌دهد. برخلاف آنچه برخی تصور می‌کنند، آفازی یک اختلال روانی یا فکری نیست؛ بلکه مشکل اصلی آن در “پردازش زبان” است. این اختلال ممکن است به طور ناگهانی پس از یک سکته مغزی بروز کند یا به‌تدریج با پیشرفت بیماری‌هایی مثل تومور مغزی یا زوال عقل تشدید شود.

افراد مبتلا ممکن است دچار افسردگی، انزوای اجتماعی و احساس ناتوانی شوند، چرا که عدم توانایی در ارتباط کلامی، بر بسیاری از جنبه‌های زندگی اثر می‌گذارد.

از آن‌جا که زبان ابزار اصلی تعامل ما با جهان است، اختلال در آن می‌تواند مثل این باشد که کسی ناگهان در یک کشور خارجی و ناآشنا گیر بیفتد و نتواند حتی ابتدایی‌ترین مفاهیم را منتقل کند. این وضعیت، ناامیدکننده و گاه ترسناک است. اینجاست که نقش گفتاردرمانی پررنگ می‌شود. متخصصان گفتاردرمانی با تکنیک‌ها و تمرینات علمی می‌توانند به بازتوانی زبان در مغز کمک کرده و فرد را در مسیر بازیابی توانایی‌های ارتباطی خود هدایت کنند.

آفازی می‌تواند هر فردی را تحت تأثیر قرار دهد، اما معمولاً در افراد مسن‌تر شایع‌تر است، چرا که علت اصلی آن یعنی سکته مغزی در این گروه سنی رایج‌تر است. با این حال، این به آن معنا نیست که جوان‌ترها یا حتی کودکان در معرض آن نیستند.

در افرادی که دچار سکته مغزی شدید، آسیب‌های تروماتیک مغزی، تومورهای مغزی، یا عفونت‌های مغزی مانند آنسفالیت شده‌اند، احتمال بروز آفازی بسیار بالاست. حتی برخی بیماری‌های تحلیل‌برنده عصبی مانند آلزایمر یا انواع زوال عقل هم ممکن است به‌تدریج موجب آفازی شوند.

نکته جالب اینجاست که شدت آفازی لزوماً با شدت آسیب مغزی رابطه مستقیم ندارد. گاهی آسیب جزئی در ناحیه حیاتی مغز می‌تواند موجب آفازی شدید شود، و برعکس، آسیب وسیع ولی در ناحیه‌ای غیرمرتبط با زبان ممکن است اثر زیادی بر مهارت‌های زبانی نگذارد.

آگاهی، تشخیص به‌موقع، و شروع سریع گفتاردرمانی، می‌تواند تفاوت بزرگی در کیفیت زندگی افراد مبتلا ایجاد کند.

انواع آفازی

بروکا

آفازی بروکا یا حرکتی یکی از شایع‌ترین و معروف‌ترین انواع آفازی است. در این نوع، فرد توانایی صحبت کردن روان را از دست می‌دهد، ولی معمولاً در درک صحبت دیگران مشکلی ندارد. دلیل آن آسیب به ناحیه بروکا در قسمت جلویی نیم‌کره چپ مغز است که مسئول برنامه‌ریزی حرکات گفتاری است. افرادی که به آفازی بروکا مبتلا هستند، معمولاً جملات شکسته و ناقص می‌سازند. آن‌ها ممکن است تنها چند کلمه را بیان کنند یا حتی برای گفتن ساده‌ترین جملات تلاش فراوانی داشته باشند. با این حال، می‌دانند که چه می‌خواهند بگویند، ولی نمی‌توانند آن را به زبان بیاورند. درست مثل کسی که کلمات در ذهنش هستند ولی دهانش یاری نمی‌کند.

برای مثال، فرد ممکن است به جای گفتن “من می‌خواهم به خانه بروم”، فقط بگوید “خانه… برو”. این گفتار شکسته، گاه موجب سوءتفاهم دیگران می‌شود. به همین دلیل، بیماران مبتلا اغلب دچار سرخوردگی و اضطراب می‌شوند. گفتاردرمانی در آفازی بروکا تمرکز زیادی بر بهبود بیان کلامی، افزایش واژگان فعال، و تسهیل جریان گفتار دارد. تکنیک‌هایی مثل “تمرین تکرار کلمات”، “بازخورد فوری”، یا حتی استفاده از تصاویر و نمادها به عنوان جایگزین‌های موقت زبانی، در بازتوانی این افراد به‌کار می‌رود.

ورنیکه (آفازی حسی)

آفازی ورنیکه، برخلاف نوع بروکا، اختلالی در درک زبان است. در این نوع، فرد به‌ظاهر روان و سلیس صحبت می‌کند، اما گفتار او بی‌معنا یا نامربوط است. جملات ممکن است از نظر دستوری درست باشند، اما حاوی کلمات بی‌ربط یا حتی ساخته‌شده باشند.

این نوع ناشی از آسیب به ناحیه ورنیکه در لوب تمپورال چپ مغز است، که مسئول درک زبان است. افراد مبتلا ممکن است از اینکه دیگران گفته‌های آن‌ها را درک نمی‌کنند، آگاه نباشند، چون تصور می‌کنند که صحبتشان طبیعی است.

گفتاردرمانگران در این نوع آفازی تمرکز زیادی بر آموزش درک مفاهیم، تشخیص کلمات، و بازآموزی ارتباط بین واژه و معنا دارند. تکنیک‌های چندحسی، تکرار تمرینی و گفت‌وگوی هدایت‌شده از ابزارهای کلیدی در این مسیر هستند.

آفازی گلوبال

شدیدترین نوع آفازی محسوب می‌شود که در آن هم توانایی صحبت کردن و هم درک زبان به شدت آسیب دیده است. این نوع معمولاً در نتیجه آسیب گسترده به بخش‌های متعددی از مغز، به‌ویژه در ناحیه چپ، ایجاد می‌شود. افرادی که به این نوع آفازی مبتلا هستند، ممکن است توانایی صحبت کردن، درک گفتار، نوشتن و خواندن را به‌طور کامل از دست بدهند یا در سطح بسیار ابتدایی حفظ کنند.

تصور کنید مغز مانند یک ارکستر بزرگ است که هر بخش آن وظیفه خاصی دارد. اگر رهبر ارکستر (مغز) آسیب ببیند و اعضای ارکستر (مناطق زبانی) هماهنگی خود را از دست دهند، نتیجه چیزی جز هرج‌ومرج نخواهد بود. این وضعیت دقیقاً همان چیزی است که در آفازی کلی رخ می‌دهد.

در این نوع آفازی، بیماران ممکن است تنها چند کلمه یا اصوات بی‌معنی مثل “آه”، “اِه” یا “نه” را به زبان بیاورند و توانایی پاسخ به پرسش‌های ساده یا حتی درک آن‌ها را نداشته باشند. البته برخی بیماران با گذشت زمان و درمان مناسب می‌توانند بهبودهایی نسبی تجربه کنند، اما روند درمان معمولاً زمان‌بر و چالش‌برانگیز است.

گفتاردرمانی در این بیماران تمرکز زیادی بر توانمندسازی ارتباطات غیرکلامی، استفاده از تصاویر، نمادها و حرکات دارد. هدف اصلی، افزایش استقلال بیمار در برقراری ارتباط و کاهش فشار روانی ناشی از ناتوانی زبانی است.

آفازی آنومیک (Anomic Aphasia)

آفازی آنومیک به نوعی از اختلالات زبانی گفته می‌شود که در آن فرد توانایی نام بردن اشیاء، افراد یا مفاهیم را از دست می‌دهد، در حالی که سایر توانایی‌های زبانی تا حد زیادی حفظ شده‌اند. افراد مبتلا ممکن است در گفتارشان مکث‌های طولانی داشته باشند، چون نمی‌توانند واژه مناسب را پیدا کنند، با این حال، وقتی آن کلمه را بشنوند، به‌راحتی آن را می‌شناسند و می‌فهمند.

این نوع آفازی اغلب در اثر آسیب به مناطق خاصی از مغز در لوب گیجگاهی یا آهیانه‌ای بروز می‌کند. برای مثال، فرد ممکن است بخواهد بگوید “قاشق” اما آن را “اون چیزی که باهاش سوپ می‌خوریم” توصیف کند، یا اصلاً نتواند چیزی بگوید و فقط با انگشت اشاره کند.

آنچه این نوع آفازی را چالش‌برانگیز می‌کند، این است که ممکن است برای دیگران نامشخص باشد که فرد دچار مشکل زبانی است، چون جملاتش از نظر ساختاری درست و واضح هستند، ولی پر از مکث، جایگزینی، یا توصیف غیرمستقیم واژه‌ها.

گفتاردرمانگران با استفاده از تکنیک‌هایی مثل تمرین‌های واژه‌یابی، بازی‌های واژگانی، و استفاده از حافظه دیداری و شنیداری به بهبود نام‌بردن در بیماران کمک می‌کنند. تمرین مداوم و مستمر، کلید پیشرفت در این نوع اختلال است.

سایر انواع کمتر شناخته‌ شده

علاوه بر انواع شایع آفازی که تا کنون بررسی کردیم، انواع دیگری نیز وجود دارد که هر یک ویژگی‌های خاص خود را دارند. این موارد کمتر شایع‌اند ولی در تشخیص دقیق و درمان مؤثر بسیار اهمیت دارند.

آفازی هدایت‌شده (Conduction Aphasia): فرد توانایی تکرار جملات را از دست می‌دهد، در حالی که گفتار روان و درک نسبی دارد. مثلاً اگر بگویید “سیب‌ زمینی سرخ‌ کرده”، فرد ممکن است نتواند آن را تکرار کند اما معنی‌اش را بداند.

آفازی پیشرونده اولیه (Primary Progressive Aphasia): نوعی از زوال عقل است که در آن آسیب اولیه به زبان وارد می‌شود و در طول زمان بدتر می‌شود. این اختلال برخلاف سایر انواع آفازی که به‌صورت ناگهانی بروز می‌کنند، به‌تدریج پیشرفت می‌کند.

آفازی متقاطع (Crossed Aphasia): در این نوع نادر، اختلال در اثر آسیب به نیم‌کره راست مغز (در افراد راست‌دست) ایجاد می‌شود، برخلاف انتظار که معمولاً نیم‌کره چپ مسئول زبان است.

شناخت این انواع از اهمیت بالایی برخوردار است، چرا که هر یک روش درمانی و روند بهبودی خاص خود را دارد. در نتیجه، یک تشخیص دقیق توسط نورولوژیست و آسیب‌شناس گفتار و زبان می‌تواند مسیر درمان را به‌درستی تعیین کند.

دلایل و عوامل خطر

سکته مغزی و آسیب‌ های مغزی

بدون شک، شایع‌ترین علت آفازی، سکته مغزی است. هنگامی که جریان خون به بخشی از مغز قطع یا کاهش پیدا می‌کند، آن ناحیه از مغز دچار آسیب می‌شود. اگر این ناحیه مربوط به زبان باشد، آفازی اتفاق می‌افتد. در اغلب موارد، سکته مغزی در نیم‌کره چپ مغز روی می‌دهد که مسئول پردازش زبان است.

علاوه بر سکته مغزی، آسیب‌های مغزی مانند تصادف، ضربه مستقیم به سر، یا سقوط نیز می‌توانند باعث آفازی شوند. میزان آسیب و محل دقیق آن، تعیین‌کننده شدت و نوع آفازی است. برای مثال، اگر ناحیه بروکا آسیب ببیند، فرد دچار آفازی حرکتی خواهد شد، و اگر آسیب به ناحیه ورنیکه وارد شود، آفازی حسی بروز می‌کند.

تفاوت عمده آفازی ناشی از سکته مغزی با آسیب تروماتیک در این است که در سکته معمولاً آسیب متمرکزتر است، اما در آسیب‌های تروماتیک، چندین ناحیه ممکن است درگیر شوند که درمان را پیچیده‌تر می‌کند.

در این شرایط، نقش گفتاردرمانی در بازتوانی مغز حیاتی است. با تحریک مکرر و هدفمند بخش‌های سالم مغز، گفتاردرمانگران به بیماران کمک می‌کنند تا مهارت‌های زبانی خود را بازسازی کنند یا از مسیرهای عصبی جایگزین استفاده نمایند.

تومورها و عفونت‌ های مغزی

برخی از بیماران دچار آفازی، به‌جای آسیب ناگهانی، در اثر رشد تومورهای مغزی یا عفونت‌های مغزی مانند مننژیت یا آنسفالیت دچار اختلال زبانی می‌شوند. این نوع آسیب‌ها معمولاً به‌تدریج اتفاق می‌افتند و ممکن است فرد و اطرافیانش تا مدتی متوجه تغییرات نشوند.

برای مثال، بیماری که سابقاً سخنرانی می‌کرده، ممکن است کم‌کم در پیدا کردن کلمات دچار مشکل شود، جملات را ناقص بیان کند، یا صحبت‌های دیگران را به‌درستی درک نکند. چنین تغییراتی به‌خصوص در افراد مسن ممکن است به‌اشتباه به پیری یا افسردگی نسبت داده شود، در حالی که می‌تواند نشانه‌ای از آفازی پیشرونده یا یک تومور مغزی باشد.

عفونت‌هایی که مغز را درگیر می‌کنند نیز ممکن است باعث التهاب یا تخریب بافت مغزی شوند. شدت و گستردگی آسیب بستگی به نوع عفونت، سرعت درمان، و محل درگیری دارد. در چنین شرایطی، پس از کنترل عفونت یا جراحی تومور، گفتاردرمانی نقش کلیدی در توانبخشی فرد دارد.

آسیب‌ های تروماتیک (ضربه‌های مغزی)

یکی دیگر از دلایل شایع آفازی، ضربه‌های مغزی ناشی از تصادف، سقوط از ارتفاع، یا برخورد شدید به سر است. این نوع آسیب‌ها معمولاً در نتیجه حوادث رانندگی، ورزش‌های پرخطر یا نزاع‌های فیزیکی ایجاد می‌شوند. شدت آفازی در این موارد بستگی به شدت و محل آسیب مغزی دارد.

در افراد جوان، بیشترین علت آفازی غیرسکته‌ای همین ضربه‌های مغزی هستند. مغز داخل جمجمه به‌صورت شناور قرار دارد و در برابر ضربات ناگهانی می‌تواند به دیواره داخلی جمجمه برخورد کند، که منجر به آسیب موضعی یا گسترده می‌شود. اگر این ضربه به نواحی مسئول زبان وارد شود، علائم آفازی به سرعت ظاهر می‌شوند.

در بسیاری از موارد، فرد ممکن است پس از حادثه، دوره‌ای از بیهوشی یا کما را تجربه کند و پس از بهبودی متوجه اختلال در زبان و گفتار خود شود. در برخی موارد، آفازی در کنار سایر اختلالات شناختی مانند مشکل در حافظه، تمرکز یا رفتار بروز می‌کند.

گفتاردرمانی در این نوع آسیب‌ها معمولاً نیاز به صبر، پیوستگی، و تمرینات متنوع دارد. گاهی لازم است درمانگر علاوه بر تمرین‌های زبانی، روی تقویت مهارت‌های شناختی نیز کار کند تا بازتوانی مؤثرتری صورت گیرد.

علائم و نشانه‌های آفازی

مشکلات در گفتار و زبان

شایع‌ترین و برجسته‌ترین نشانه آفازی، اختلال در گفتار است. این مشکل ممکن است به شکل دشواری در یافتن کلمات، قطع شدن جمله‌ها در میانه صحبت، یا بیان اشتباه کلمات بروز کند. برخی بیماران ممکن است به‌جای کلمات درست، کلمات ساختگی یا بی‌ربط به‌کار ببرند (نئولوژیسم‌ها).

برای مثال، به‌جای گفتن “من تشنه‌ام”، ممکن است بگویند: “من پنجره هستم”. این جملات معمولاً برای اطرافیان گیج‌کننده و نامفهوم هستند و می‌توانند به مشکلات جدی در ارتباطات منجر شوند.

همچنین برخی بیماران ممکن است با تلاش زیاد و صرف انرژی بالا، تنها چند کلمه ساده مانند “سلام”، “بله”، “نه” یا “خوب” را بیان کنند. این مسئله تأثیر منفی شدیدی بر کیفیت زندگی و روابط اجتماعی فرد می‌گذارد.

بیماران ممکن است در صحبت کردن روان باشند ولی محتوای صحبتشان غیرمنطقی یا بی‌معنا باشد. همچنین احتمال دارد که آهنگ طبیعی گفتار (Prosody) دچار اختلال شود و صحبت بیمار یکنواخت، کند یا عجیب به نظر برسد.

درمان این مشکلات بسته به نوع آفازی، متفاوت است. گفتاردرمانگر ابتدا سطح زبانی بیمار را ارزیابی کرده و سپس تمریناتی طراحی می‌کند که مناسب سطح و توانایی بیمار باشد. این تمرینات می‌توانند شامل تکرار کلمات، تکمیل جملات، یا گفت‌وگوهای تمرینی باشند.

اختلال در درک کلمات و جملات

درک زبان، جنبه‌ای پنهان ولی بسیار حیاتی در ارتباطات انسانی است. افرادی که به انواع خاصی از آفازی دچار می‌شوند (مانند آفازی ورنیکه یا آفازی کلی)، ممکن است در درک جملات دیگران دچار مشکل شوند. این موضوع باعث می‌شود که نه‌تنها نتوانند به‌درستی پاسخ دهند، بلکه متوجه منظور گوینده هم نشوند.

برای مثال، اگر از آن‌ها بپرسید: “می‌خواهی چای یا قهوه بخوری؟”، ممکن است فقط کلمه “قهوه” را بشنوند و جواب ندهند یا چیز نامربوطی بگویند. این مسئله می‌تواند موجب بروز سوءتفاهم، عصبانیت یا بی‌اعتمادی در روابط شود.

برخی بیماران فقط در درک دستورات پیچیده دچار مشکل‌اند، در حالی که جملات ساده را می‌فهمند. مثلاً ممکن است درک جمله “در را باز کن” برایشان آسان باشد، ولی با جمله “بعد از اینکه شام خوردی، لیوان را در سینک بگذار” دچار مشکل شوند.

در این بیماران، گفتاردرمانی با تمرکز بر آموزش و تمرین شنیداری، تقویت حافظه کاری، و تمرین‌های درک مطلب، نقش کلیدی دارد. گاهی اوقات از تصاویر، فیلم، یا نرم‌افزارهای خاص برای آموزش درک زبانی استفاده می‌شود.

دشواری در نوشتن و خواندن

یکی دیگر از نشانه‌های رایج در بیماران آفازی، اختلال در مهارت‌های نوشتاری و خواندن است. افرادی که به آفازی مبتلا می‌شوند، اغلب نمی‌توانند جملات کامل بنویسند، واژه‌ها را اشتباه هجی می‌کنند یا ترتیب کلمات را به‌هم می‌زنند.

برای مثال، فرد ممکن است بخواهد بنویسد “من دوست دارم کتاب بخوانم”، ولی فقط موفق به نوشتن “من… کتاب…” شود. همچنین در خواندن ممکن است کلمات را اشتباه تلفظ کند، ترتیب جملات را نداند یا نتواند مفهوم متن را درک کند.

این مشکلات به‌ویژه در افرادی که کار آن‌ها با نوشتار یا مطالعه مرتبط است (مثل معلمان، وکلا، نویسندگان) می‌تواند زندگی حرفه‌ای آن‌ها را به‌شدت تحت تأثیر قرار دهد.

گفتاردرمانگر در این موارد با استفاده از تمرینات کتبی، بازی‌های کلمات، دیکته‌های هدفمند، و آموزش مرحله‌ای مهارت‌های نوشتن و خواندن، به بازتوانی فرد کمک می‌کند. همچنین ممکن است از ابزارهای کمکی مانند نرم‌افزارهای تایپ صوتی یا کتاب‌های با فونت بزرگ بهره ببرد.

نقش گفتاردرمانی در درمان آفازی

اهداف اصلی گفتاردرمانی در آفازی

گفتاردرمانی، ستون فقرات درمان آفازی است. هدف آن فقط بازگرداندن توانایی گفتاری بیمار نیست، بلکه بهبود درک زبان، افزایش مهارت نوشتاری و خواندن، و تقویت راه‌های ارتباطی جایگزین را نیز شامل می‌شود. در واقع، گفتاردرمانی تلاشی چندوجهی برای بازگرداندن استقلال ارتباطی بیمار است.

در مراحل اولیه، گفتاردرمانگر معمولاً روی بازیابی عملکردهای اصلی مانند گفتار خودانگیخته و تکرار کلمات تمرکز می‌کند. به تدریج، تمرینات پیچیده‌تری برای جمله‌سازی، مکالمه‌های روزمره، و درک مفاهیم ارائه می‌شود. هدف نهایی این است که فرد بتواند تا حد ممکن ارتباط مؤثر و طبیعی برقرار کند.

همچنین، بخشی از درمان به آموزش خانواده بیمار اختصاص دارد. چرا که برخورد صحیح خانواده با فرد مبتلا، نقش مهمی در روند بهبود ایفا می‌کند. ایجاد یک فضای امن، بدون قضاوت و با صبر، به بیمار اعتمادبه‌نفس و انگیزه می‌دهد.

روش‌ها و تکنیک‌های درمانی مؤثر

در گفتاردرمانی، تکنیک‌های متعددی برای درمان آفازی به‌کار می‌روند، که بسته به نوع و شدت اختلال متفاوت هستند. برخی از مهم‌ترین روش‌ها عبارتند از:

  • تمرین تکرار کلمات و جملات: برای تقویت مهارت تولید گفتار.
  • بازی‌های زبانی و کلمات: برای تحریک حافظه واژگانی و یادگیری مجدد لغات.
  • استفاده از تصویر و نماد: کمک به درک و بیان مفاهیم پیچیده.
  • درمان مبتنی بر کامپیوتر: نرم‌افزارهایی که تمرینات گفتاری را با شیوه تعاملی ارائه می‌دهند.
  • آموزش ارتباط جایگزین: در موارد شدید، یادگیری زبان اشاره یا استفاده از ابزارهای ارتباطی.

گفتاردرمانگر با ارزیابی دقیق وضعیت بیمار، از ترکیبی از این روش‌ها استفاده می‌کند و برنامه‌ای شخصی‌سازی‌شده طراحی می‌کند که در طول زمان به‌روزرسانی می‌شود.

سؤالات متداول

۱. آیا آفازی فقط در اثر سکته مغزی ایجاد می‌شود؟
خیر. آفازی می‌تواند در اثر آسیب‌های تروماتیک، تومورهای مغزی، عفونت‌ها، یا بیماری‌های نورودژنراتیو مانند آلزایمر نیز به‌وجود آید.

۲. آیا کودکان هم ممکن است دچار آفازی شوند؟
بله، اگرچه نادر است. آفازی در کودکان معمولاً در اثر آسیب مغزی یا مشکلات عصبی مادرزادی ایجاد می‌شود.

۳. چه مدت طول می‌کشد تا فرد مبتلا به آفازی بهبود یابد؟
مدت درمان متفاوت است. برخی بیماران در چند ماه پیشرفت خوبی دارند، در حالی که دیگران ممکن است سال‌ها به درمان نیاز داشته باشند.

۴. آیا آفازی قابل درمان کامل است؟
در برخی موارد بله، اما اغلب هدف درمان، بهبود قابل‌توجه و افزایش توانایی ارتباطی است، نه بازگشت کامل به وضعیت پیش از بیماری.

۵. آیا گفتاردرمانی برای همه انواع آفازی مؤثر است؟
بله، گفتاردرمانی برای تمام انواع آفازی مفید است، ولی تکنیک‌ها و اهداف درمانی براساس نوع و شدت اختلال متفاوت خواهد بود.

 

متخصصان ما در مرکز خانه توانبخشی خدمات تخصصی گفتاردرمانی برای درمان آفازی و سایر اختلالات گفتاری را ارائه می دهند.